دیروز شیخ نمر را کشتند ، به ناحق کشتند ، مظلومانه کشتند و مثل ارباب بی کفنش سرش را جدا کردند . خون محبین امیرالمومنین اگر به دست این اولاد حرام نریزد جای تعجب دارد . لعنت به آنکه پایه گذار سقیفه شد که شیعه هر چه میکشد از آن دو ملعون ازل و ابد است ، اللهم زِد فی عذابهما و لا تخفف عقابهما ؛ و اما بعد:

دیشب اتفاقاتی افتاد که به نظرم یکی از احمقانه ترین و خطرناک ترین ضرباتی بود که میتوانست در این زمان به منافع ما وارد شود . تجاوز به سفارت عربستان که تجاوز به خاک کشور عربستان است و تمامیت ارضیش را به مخاطره می اندازد به یک طرف ، غارت سفارت و برافروختن آتش از طرف دیگر باعث شد که نه تنها در مجامع جهانی مقصر و متجاوز شناخته شویم بلکه حرف ما دیگر بُرش لازم برای مقابله با سعودی سفاک را نداشته باشد و هرگاه اعتراض کنیم سعودی بگوید شما متجاوزین حق اعتراض ندارید . به راستی بهتر از این نمیشد هم خون شیخ مظلوم را هدر داد و هم با آبروی تنها کشور شیعه در این جنگ ایدئولوژی بازی کرد.به راحتی هم اذهان جهانیان را از موضوع اعدام ناحق شیخ به تجاوز ایران به سفارت عربستان و بی کفایتیش در حفظ اماکن دیپلماتیک برگرداند. جالب اینجاست متجاوزین فریاد حیدر حیدر هم  سر میدادند و احتمالا در خیالشان اجر کسی را داشتند که  همپای امیرالمومنین در صفین جنگیده است . تلویزیون ملی هم مثل همیشه میگوید کار نیروهای خودسر بوده است و احتمالا جاسوس های خود عربستان بوده اند که آتش فتنه را شعله ور ساخته اند و گرنه این وصله به دامان پاک  مردم فهیم و انقلابی ما هرگز نچسبیده و نخواهد چسبید و تمام این دسیسه ها ، خدعه های شیطان بزرگ و عُمالش است برای به بازی گرفتن و در نهایت خاموش کردن نور حق ؛ حال آنکه نمیدانند سرنوشت کسانی را که یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون .

 این ها را میگویند و تقصیر را به گردن افراد موهومی ای می اندازند و خوشحالند ازینکه مقصر شناسایی شده است ،ترفیع میگیرند و راهپیمایی برپا میکنند و در حالی که چشم هایشان پر از نور بصیرت شده است برای دیگران کُری های سیاسی میخوانند . 

اصلا گیریم شما راست بگویید ، کار کار عربستان خبیث بوده است که خواسته دهان بزرگترین معترض به اعدام شیخ شهید را به نحوی ببندد ، پس نیروهایی را به عنوان نفوذی فرستاده  تا بکنند آنچه را که نباید میشد اما سوال من اینجاست ، فرض بگیریم پنج نفر جاسوس بوده اند ، اصلا ده نفر جاسوس ، اصلا بیشتر، بیست نفر جاسوس در روز روشن وارد شده اند و اقدام به خرابکاری کرده اند . کاری ندارم برای کسانی که ریگی را آنطور در هوا میقاپند فهمیدن ورود این جاسوسان و توطئه احتمالیشان از فهمیدن اینکه الان شبست واضح تر است و اگر اینطور میدانستند قطعا اقدام میکردند اما فرض کنیم همه در خواب بودند تا دوستان جاسوس ما بیایند و خرابکاری کنند . میخواهم بگویم قاطبه و اکثریت قریب به همه کسانی که دیشب به  سفارت حمله کردند خود مردم بودند و نه مزدوران سعودی . تا خود این مردم از خود بیخود نمیشدند و فیلشان یاد هندوستان نمیکرد هیچ وقت این اتفاق نمیفتاد . خودم به شخصه آدم هایی را میشناسم که اصلا ازشان بعید نبود دیشب با یک موتور پالس بروند دم خانه ی رفیقشان و با شوری انقلابی بگویند : "حاجی بریم  سفارتو بکشیم پایین ، این مادر فلان های فلان فلان" و الخ . و رفیقشان هم بگوید "بریم داداش ، بریم دل آقامونو شاد کنیم" و با هم بروند و حماسه بیافرینند .

اولا هر بلایی که سرمان می آید تقصیر خودمان است . قطعا این افراد دیگر مثال تام و تمام احمقند . دراز گوش صفتانی که نسبت دادن خریت به آنها ظلم به تمام خران است . تا اینجایش قبول ؛ انسان به خودش دلداری میدهد و میگوید همه جا احمق وجود دارد ،فقط مختص این مملکت و این مردم نیست و واقعا هم وجود دارد ولی نکته اینجاست که چرا احمق های جامعه ما تا این حد تاثیرگذارند ؟ نیاز به یاداوری حماسه های تسخیر سفارت انگلیس و قبلش سیزده آبان نیست ؛نیاز به یادآوری وعده های سیب زمینی هم نیست . هر کس به وجدان خودش رجوع کند سریعا موردی را پیدا میکند که دود حماقت جماعت احمق در چشمش رفته است . 

 به نظرم یکی از دلایلی که حرف جماعت احمق تا این حد تاثیرگذار است میتواند  در شعارهایی باشد که صبح تا شب در بوق و کرنا میکنیم ، شعار هایی که حماقت در آنها یک ارزش عمده است. مثلا همین روحیه انقلابی که از آن همواره به نیکی یاد میکنند ، نصف مشکلات این نظام از سر همین روحیه انقلابی است . میگویند جوانان مومن و متعهد و انقلابی ما ، حال این دوستان انقلابی میخواهند کدام انقلاب را به سرانجام برسانند؟ حتی اگر واژه ها برای انسان  معنای حقیقیش را از دست بدهد ، چیزی از مفاهیم موجود در آنها کاسته نمیشود . یک انقلاب با روحیه انقلابی به ثمر میرسد، قبول ؛ با تکیه بر نیروی ایمان و فلان و فلان به سرانجام میرسد ، قبول ؛ ولی همه این ها دقت کنید برای انقلاب است . برای براندازی حکومت فعلی و روی کار آمدن حکومت جدید . مگر معنای انقلاب چیزی جز این هست؟ برای مثال عرض کنم . اوایل انقلاب همه اسلحه داشتند ، خیابان ها میدان جنگ بود ، همه جا ایست های بازرسی کارگذاشته بودند و الخ . واضح است شرایط انقلابی روحیه انقلابی میطلبد . نیاز بود در آن شرایط بر فرض مثال تیری در کنند ، زد و خوردی صورت بگیرد و چیزهایی ازین دست اما همان کارها اگر در زمان فعلی صورت بگیرد چقدر مضحک و احمقانه است ؟ فرض کنید در خیابان ها نیروهایی مردمی با ریش های بلند و موهای ژولیده با یک ژسه جلوی شما را بگیرند و از شما بخواهند مدارک شناسایی ارائه دهید ، در صندوق عقبتان را باز کنند و به شیشه های آبغوره ای که قصد بردنشان به منزل را دارید گیر بدهند . شما هم  کافی است تا  به آنها بگویید بالای چشمتان ابروست تا سریعا با چند بیسیم ،  کت بسته و گونی به سرکشیده به مکانی نامعلوم منتقل شوید و به جرم ضدانقلابی بودن مدت ها بدون محاکمه در بازداشت به سربرید .

دقیقا همین اتفاق فقط با غلظتی کمتر در حال روی دادن است . حمله به سفارت شاید کاری بود که در سال پنجاه و هشت اجتناب ناپذیر بود و شاید با هزار اما و اگر بتوان فقط در مورد آن سکوت کرد و نظری نداد اما باید توجه داشت آنموقع انقلاب بود و روحیات باید انقلابی میبود اما حضرات گویا هنوز دلشان نمیخواهد دست از شور انقلابیشان بردارند و کارهایی میکنند که با هیچ منطقی قابل توجیه نیست .اگر هزار بار هم مسئولان این اقدام را محکوم کنند و حمله به سفارت را غلط بخوانند باز هم این مشکل درست نخواهد شد مگر تجدید نظری جدی در سیاست های کلانشان کنند ، از شعار های چهل سال قبلشان دست بکشند و به جای حرف ها و وعده های پوچشان به نفع عقلانیت ، واقعا عقلانی شوند . هرچند قطعا هنگامی که امثال این انتقادات را بشنوند دادشان درمیاید که "ای منافق کور دل ، از خون شهدا خجالت بکش ، کسانی که جانشان را دادند تا تو و امثال تو به اموال و ناموستان تجاوز نشود" اما در جایی که بعضی ها آنقدر احمقند تا باور کنند و بعضی ها خودشان را به حماقت میزنند تا از آب گل آلود کارخانه ی صیدماهی راه بیندازند  این پاسخ مسئولین هم قطعا راهگشای ما خواهد بود و حتما ما را متنبه خواهد کرد که تا چه حد در خطا بوده ایم و چه نسبت های سوئی را به دلسوزانمان داده ایم. پس عاجزانه از درگاه خداوند طلب مغفرت داریم و امید داریم مسئولین پیش شهدا شفاعت ما را بکنند. به هر حال مسئولین هرچه بگویند شهدا سمعا و طاعتا اطاعت میکنند و همه متفقند که اگر دلسوزی های مسئولین نبود اکنون تمام زحمات آنها بر باد رفته بود . 

از همه مسئولین و مردم عزیز هم متشکریم که تنها حمایت های آنان بود که باعث شد اکنون راه درست را پیدا کنیم و به دام شیطان بزرگ گرفتار نشویم .

والسلام علی من اتبع الهدی .